امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

معرفت علمی و اخلاص عملی
چه ایاتی در قرآن به حضرت مهدی علیه السلام و مطالب مربوط به ایشان تاویل شده است
شعرهای مذهبی خودم

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمه کلابیه» ثبت شده است

۲۸
مهر

دو یادگار نبی(صلی الله علیه و آله):

#یاران_امام_حسین 

#عباس ابن علی(علیه السلام): 

مادرش فاطمه دختر حزام ابن خالد ابن کلاب است. امام علی(علیه السلام) قریب به 22 سال بعد از فاطمه (علیها السلام) خواستار ازدواج با زنی شجاع شد. عقیل فاطمه بنی کلاب را پیشنهاد داد. بنی کلاب در شجاعت سرنیزه ها را به بازی می گرفتند و قبایل بزرگ هم از شجاعت آنان خوف داشتند.

 فاطمه گوید شب خواستگاری علی(علیه السلام) از من در خواب دیدم که در باغی نشسته ام پس ماه و سه ستاره به دامن من نشستند.


شب زفاف فاطمه بنت حزام به درب خانه علی(سلام الله علیه) رسید گفت: « برای ورود شرطی دارم اگر آقازاده ها قبول کنند وارد می شوم و الا به خانه پدرم بازمی گردم و آن شرط این است که من خدمتکار شما باشم

؛ پس امام حسن و امام حسین و زینب (علیهم السلام) به ایشان خوش آمد گفتند و فرمودند:  شما عزیز و بزرگوار هستید و این خانه هم متعلق به شماست.


 عباس (علیه السلام) مردی زیبا، تنومند و آراسته بود که هر گاه بر اسب تناوری سوار می شد پاهایش به زمین می رسید و به او قمر بنی هاشم می گفتند و پرچم سپاه امام حسین(علیه السلام) به دست با کفایت او بود.


او فقط اسب های عربی بلند بالا و قوی را سوار می شد و زانویش در مقابل گوش اسب قرار می گرفت.

 در وجه تسمیه او به عباس نوشته اند: عموی پیامبر نیز عباس نام داشت و هنگامی که می ایستاد صورتش روبروی کوهان شتر ایستاده قرار می گرفت لذا او را نیز عباس نامیدند.  گفته اند عباس یکی از 500 نام شیر در عربی است 


  قبل از این که خوردن بیاموزد از علم تغذیه شد. عالمی بود بدون معلم


ابوالفضل(علیه السلام) در کربلا 34 سال داشتند. همسرش لبابه دختر عبیدالله ابن عباس(پسر عموی پیامبر) است.


فرزندان عباس(علیه السلام): عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر. بعضی معتقدند ابالفضل(علیه السلام) پسری بنام محمد داشته که در کربلا به شهادت رسیده است.


شاخصه اصلی شخصیت عباس(سلام الله علیه) ولایت پذیری اوست. او آنچنان فانی در امام (سلام الله علیه) است که نه تنها از دستورات امام (سلام الله علیه) که حتی از وضعیت امام (تشنگی) نیز تبعیت می کند و بدون این که آب بنوشد از فرات بیرون می آید. چه سخت است آب نخوردن بعد از سه روز در حالی که خون زیادی از بدن رفته باشد، جنگی سخت نموده باشی و زره سنگین را در روزی گرم بر تن داشته باشی و حال اینکه تا زیر شکم اسبت آب موج بزند.


تا این که نوبت به او رسید. عرض کرد: دلم از این منافقین به تنگ آمده

میخواهم بجنگم


پس امام(سلام الله علیه) فرمود:(اگر تو بروی شیرازه لشکرم از هم فرو خواهد پاشید.) 


از 4000 تا 10000 نفر شریعه را دوره کرده  بودند اما او بی اعتنا به سوی آنان می رفت. ناگهان خورشید پنهان شد؛ باران تیر باریدن گرفت آنقدر تیر بر دستانش نشسته بود که از دور شبیه دو بال بنظر می رسیدند و آنقدر بر سینه اش تیر بود که تو را به یاد پشت خارپشت بیندازد.


ماه از رود بیرون آمد. آنقدر کشت که ضجه لشکر درآمد. نوشته اند از کشتاری که او راه انداخته بود، لشکر عمر ابن سعد خود را باخته بود. سرانجام دشمن قید مردانگی را زد، دستانش را قطع نمودند اما او همچنان با تمام سرعت بسوی خیمه ها می تاخت پس مشک را زدند. اسب را نگه داشت و مسیر اسب را به سوی تپه ای تغیر داد تا شاید از بلندی برای آخرین بار قد و بالای مولایش(علیه السلام) را بنگرد. اما نگاه 20 کودک بر چشمان خیس او سنگینی کرد. تیری آمد و سنگینی نگاه کودکان را سبک کرد.😭

  • محب الحسینی