امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

معرفت علمی و اخلاص عملی
چه ایاتی در قرآن به حضرت مهدی علیه السلام و مطالب مربوط به ایشان تاویل شده است
شعرهای مذهبی خودم

آخرین نظرات

گویا بنی فلان اصلا نبوده اند..

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ب.ظ

سوره یونس (10)

..حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (24)

:تا زمانى که روى زمین زیبایى خود را (از آن) گرفته و تزیین مى‏گردد و اهل آن مطمئن مى‏شوند که مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند (ناگهان) فرمان ما شب هنگام یا در روز (براى نابودى آن) فرا مى‏رسد و آن چنان آن را درو مى‏کنیم که (گویى) هرگز نبوده است اینچنین آیات خود را براى گروهى که تفکر مى‏کنند شرح مى‏دهیم.

 

(الامام الصادق علیه السلام) نزلت فی بنی فلان ثلاث آیات قوله عزوجل: حتی إذا أخذت الارض زخرفها وازینت وظن أهلها أنهم قادرون علیها أتاها أمرنا لیلا أو نهارا، یعنی القائم بالسیف، فجعلناها حصیدا کأن لم تغن بالامس.

امام صادق علیه السلام:این آیه درباره ی بنی فلان نازل شده است" تا زمانى که روى زمین زیبایى خود را (از آن) گرفته و تزیین مى‏گردد و اهل آن مطمئن مى‏شوند که مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند (ناگهان) فرمان ما شب هنگام یا در روز (براى نابودى آن) فرا مى‏رسد”یعنی قائم آنها را با شمشیر درو می کند،گویی دیروز اصلا نبوده اند.

-------------------------------------

دلائل الامامه ص250-المحجه ص98-البرهان ج1ص525-معجم الاحادیث ح1582

 

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ فِی حَدِیثٍ اخْتَصَرْنَا مِنْهُ مَوْضِعَ الْحَاجَةِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ لِبَنِی فُلَانٍ مُلْکاً مُؤَجَّلًا حَتَّى إِذَا أَمِنُوا وَ اطْمَأَنُّوا وَ ظَنُّوا أَنَّ مُلْکَهُمْ لَا یَزُولُ صِیحَ فِیهِمْ صَیْحَةٌ فَلَمْ یَبْقَ لَهُمْ رَاعٍ یَجْمَعُهُمْ وَ لَا دَاعٍ یُسْمِعُهُمْ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ «یونس24» قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَلْ لِذَلِکَ وَقْتٌ قَالَ لَا لِأَنَّ عِلْمَ اللَّهِ غَلَبَ عِلْمَ الْمُوَقِّتِینَ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَ مُوسَى ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتَمَّهَا بِعَشْرٍ لَمْ یَعْلَمْهَا مُوسَى وَ لَمْ یَعْلَمْهَا بَنُو إِسْرَائِیلَ فَلَمَّا جَازَ الْوَقْتُ قَالُوا غَرَّنَا مُوسَى فَعَبَدُوا الْعِجْلَ وَ لَکِنْ إِذَا کَثُرَتِ الْحَاجَةُ وَ الْفَاقَةُ وَ أَنْکَرَ فِی النَّاسِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَقَّعُوا أَمْرَ اللَّهِ صَبَاحاً وَ مَسَاء

محمد بن حنفیه:بنی فلان(بنی مرداس) حکومت مکتوبی دارند تا اینکه احساس امنیت و آرامش کردند و گمان بردند که حکومتشان زوال ناپذیراست؛در بین ایشان فریادی زده می شود ،پس از ایشان نگهبانی نمی ماند که بقیه را جمع کند ونه گوینده ای که صدایشان رابشنوند و این سخن خداوند عزوجل است..حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (24)

(محمد بن بشر)گفتم:فدایت شوم،ایا برای آن وقتی است ؟فرمود:نه!چرا که علم خدا بر علم وقت گزاران غلبه یافته است ،خدا به موسی سی شب وعده داد و آن را به ده شب دیگر کامل نمود که حتی موسی از آن خبر نداشت و بنی اسرائیل هم نمی دانستند.هنگامی که مهلت گذشت گفتند:موسی ما را فریب داده است پس گوساله پرستیدند.ولی هنگامی که نیاز و فقر زیاد شد و مردم هم را انکار کردند ؛صبح و شب منتظر امر خدا باشید.

-----------------------------------------

الغیبة للشیخ الطوسی -بحار ج‏52  ص104-الغیبة للنعمانی ص292

(الامام المهدی علیه السلام).. یابن مهزیار کیف خلفت إخوانک بالعراق؟ قلت فی ضنک عیش وهناة، وقد تواترت علیهم سیوف بنی الشیصبان فقال: قاتلهم الله أنی یؤفکون، کأنی بالقوم قد قتلوا فیدیارهم وأخذهم أمر ربهم  لیلا ونهارا، فقلت: متی یکون ذلک یا ابن رسول الله؟ قال: إذا حیل بینکم وبین سبیل الکعبة بأقوام لا خلاق

لهم والله ورسوله منهم براء، وظهرت الحمرة فی السماء ثلاثا فیهاأعمدة کأعمدة اللجین تتلالا نورا، ویخرج السروسی من أرمنیةوآذربیجان، یرید وراء الری الجبل الاسود المتلاحم بالجبل الاحمرلزیق جبل طالقان، فیکون بینه وبین المروزی وقعة صیلمانیة، یشیب فیها الصغیر، ویهرم منها الکبیر ویظهر القتل بینهما. فعندها توقعوا

خروجه إلی الزوراء، فلا یلبث بها حتی یوافی باهات، ثم یوافی واسط العراق، فیقیم بها سنة أو دونها. ثم یخرج إلی کوفان فیکون بینهم وقعة من النجف إلی الحیرة إلی الغری وقعة شدیدة تذهل منها العقول

فعندها یکون بوار الفئتین، وعلی الله حصاد الباقین. ثم تلا قوله تعالی: بسم الله الرحمن الرحیم (أتیها أمرنا لیلا أو نهارا فجعلناها حصیدا کان لم تغن بالامس). فقلت: سیدی یا ابن رسول الله ما الامر؟ قال: نحن أمر الله وجنوده،

قلت: سیدی یا ابن رسول الله حان الوقت؟ قال: اقتربت الساعةوانشق القمر.

حضرت مهدی علیه السلام فرمود: اى پسر مهزیار! برادران دینى خود را در عراق بچه حال گذاشتى؟ عرض کردم: آنها را در مضیقه زندگى و شر و فساد و سختى گذاشتم، در حالى که شمشیرهاى اولاد شیطان (یعنى بنى عباس) مرتب بر سر آنها فرو مى‏آید.

فرمود: خدا آنها (بنى عباس) را بکشد. قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ «توبه30» من می بینم که گویا آنها (بنى عباس) در خانه خود کشته شده‏ اند و شب و روز به غضب الهى گرفتارند.

عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! این معنى کى خواهد بود؟ فرمود: هنگامى که مردمى بد سیرت که خدا و رسول از آنها بیزارند راه خانه خدا (حج) را به روى شما ببندند، و سرخى در آسمان پدید آید و عمودهائى از نور از آن متلألئ باشد، و شروسى از ارمنستان و آذربایجان به قصد کوه سیاه پشت شهر رى که متصل به کوه سرخ و جبال طالقان است، قیام کند و میان او و «مروزى» جنگ سختى درگیرد که کودکان را پیر و پیران را فرسوده کند و از دو طرف جمعى کشته شوند در آن موقع منتظر او (قائم آل محمد) باشید که در زوراء «بغداد یا ری» قیام نماید و در آنجا درنگ نکرده به ماهان «نهاوند یا شهری نزدیک کرمان» می رود، سپس رهسپار «واسط» عراق می گردد و یک سال یا کمتر در آنجا مى‏ماند آنگاه به کوفه می رود.

و میان آنها جنگى از نجف تا حیره و از آنجا تا غرى در می گیرد که عقل ها مات مى‏شود. آنگاه هر دو طرف به هلاکت می رسند، و بر خداست که باقى را نیز درو کند سپس این آیه شریفه را قرائت فرمود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَتاها أَمْرُنا لَیْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ «یونس24» یعنى: شب و روز امر ما به آن دهکده رسید، سپس آن را طورى از میان بردیم که گوئى دیروز نبوده است.

عرض کردم: آقا مقصود از «امر خدا» در این آیه چیست؟ فرمود امر خداوند عز و جل و لشکر او ما هستیم. عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! آیا وقت آمدن شما نزدیک است؟ فرمود: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ «قمر1» یعنى: قیامت نزدیک شد و ماه شکافت.

------------------------------------

کمال الدین ج‏2 ص469 ح23-تبصره الولی ص773-بحار ج52ص42-نورالثقلین ج2ص299-معجم الاحادیث ح1583-مهدى موعود ص778 

 

عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ 7  جُعِلْتُ فِدَاکَ- إِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّ لِآلِ جَعْفَرٍ رَایَةً وَ لِآلِ فُلَانٍ رَایَةً- فَهَلْ فِی ذَلِکَ شَیْ‏ءٌ فَقَالَ أَمَّا لِآلِ جَعْفَرٍ فَلَا- وَ أَمَّا رَایَةُ بَنِی فُلَانٍ فَإِنَّ لَهُمْ مُلْکاً مُبْطِئاً- یُقَرِّبُونَ فِیهِ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُونَ فِیهِ الْقَرِیبَ- وَ سُلْطَانُهُمْ عُسْرٌ لَیْسَ فِیهِ یُسْرٌ- لَا یَعْرِفُونَ فِی سُلْطَانِهِمْ مِنْ‏أَعْلَامِ الْخَیْرِ شَیْئاً- یُصِیبُهُمْ فِیهِ فَزَعَاتٌ ثُمَّ فَزَعَاتٌ- کُلُّ ذَلِکَ یَتَجَلَّى عَنْهُمْ- حَتَّى إِذَا أَمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ وَ أَمِنُوا عَذَابَهُ- وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدِ اسْتَقَرُّوا صِیحَ فِیهِمْ صَیْحَةً- لَمْ یَکُنْ لَهُمْ فِیهَا مُنَادٍ یَسْمَعُهُمْ وَ لَا یَجْمَعُهُمْ- وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها- إِلَى قَوْلِهِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ «یونس24»- أَلَا إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الظَّلَمَةِ إِلَّا وَ لَهُمْ بُقْیَا إِلَّا آلُ فُلَانٍ- فَإِنَّهُمْ لَا بُقْیَا لَهُمْ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ لَهُمْ بُقْیَا- قَالَ بَلَى وَ لَکِنَّهُمْ یُصِیبُونَ مِنَّا دَماً- فَبِظُلْمِهِمْ نَحْنُ وَ شِیعَتَنَا فَلَا بُقْیَا لَهُم‏

فضل بن یسار روایت کرده: حضور حضرت صادق علیه السلام عرض کردم :فدایت شوم به ما خبر داده‏اند که براى آل جعفر پرچمى است و براى آل عباس هم دو پرچم است آیا این خبر صحت دارد؟ فرمودند در مورد آل جعفر این خبر مصداق ندارد و آنها به سوى هیچ راهى نمی روند ولى براى آل عباس سلطنت است بطن در بطن و در زمان سلطنت بنى عباس براى مردم رفاه و خوشى وجود ندارد و حکومت آنها مایه عسرت و پریشانى بندگان خداست آنچه دور است نزدیک می کنند و نزدیکان را دور می سازند و وزر وبالى نیست مگر آنکه مرتکب شوند و آنچه لازمه اعمال قدرت و ظلم است روا دارند که گوشى نیست و نمی ماند مگر آنکه قدرت و سطوت و سیطره آنها را نشنود و مراد خداوند از جمله حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها همین است .

عرض کردم: فدایت شوم این امور چه وقت صورت می پذیرد؟ فرمود تعیین زمان مورد ندارد وقتى حدیثى را براى شما می گوئیم و خبر می دهیم البته شدنى است و واقع خواهد شد و شما باید بگوئید خدا و رسول او راست می گویند و اگر کلام ما را نفهمیدید باز هم نباید تردید و یا انکار و تکذیب نمائید و باید بگوئید خدا و رسولش راست می گویند تا آنکه به شما دو اجر داده شود اما اگر شدت احتیاج و بیچارگى مردم را دیدید و وقتی که یکدیگر را انکار و تکذیب نموده و در مواقع عرض حاجت به یکدیگر روى خوش نشان نداده و چیزى را که نباید بگویند گویند آن وقت است که باید هر شب و هر روز انتظار واقعه و صداى آسمانى و فرج را بکشید.          

-----------------------------------------

عیاشی ج2ص121-بحار ج‏46 ص257 - جامع، ج‏3، ص: 202-البرهان ج‏3، ص: 22(القمّی 1/ 310. کنز الدقائق ج‏6، ص: 46مضمون)

  

 عن محمد بن الفضیل، عن أبیه، عن أبی جعفر (علیه السلام)، قال: قلت له: جعلت فداک، بلغنا أن لآل جعفر رایة، و لآل العباس رایتین، فهل انتهى إلیک من علم ذلک شی‏ء؟

قال: «أما آل جعفر فلیس بشی‏ء، و لا إلى شی‏ء، و أما آل العباس فإن لهم ملکا مبطئا  یقربون فیه البعید، و یباعدون فیه القریب، و سلطانهم عسر لیس فیه یسر، حتى إذا أمنوا مکر الله و أمنوا عقابه، صیح فیهم صیحة لا یبقى لهم منال یجمعهم و لا رجال تمنعهم  و هو قول الله: حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها» الایة.

قلت: جعلت فداک، متى یکون ذلک؟

قال: «أما إنه لم یوقت لنا فیه وقت، و لکن إذا حدثناکم بشی‏ء فکان کما نقول، فقولوا: صدق الله و رسوله و إن کان بخلاف ذلک، فقولوا: صدق الله و رسوله تؤجروا مرتین، و لکن إذا اشتدت الحاجة و الفاقة و أنکر الناس بعضهم بعضا، فعند ذلک توقعوا هذا الأمر صباحا و مساء».

فقلت: جعلت فداک، الحاجة و الفاقة قد عرفناهما، فما إنکار الناس بعضهم بعضا؟

قال: «یأتی الرجل أخاه فی حاجة فیلقاه بغیر الوجه الذی کان یلقاه فیه، و یکلمه بغیر الکلام الذی کان یکلمه»   

مشابه حدیث قبل تا آنجا که آیه را تلاوت می فرماید،فضیل سوال می کند:فدایت شوم!آن چه وقتی است؟می فرماید:وقتی در آن برای ما تعیین نشده است.ولی وقتی شما را به چیزی خبر می دهیم اگر همان گونه شد که ما گفتیم، بگویید خدا و رسولش راست گفتند،و اگر بر خلاف آن شد باز هم بگویید: خدا و رسولش راست گفتند تا دو پاداش ببرید.ولی(زمان آن)وقتی است که نیاز و فقر و انکار مردم نسبت به هم زیاد شد،در آن هنگام صبح و شام منتظر فرج باشید.

گفتم:فدایت شوم !معنی فقر و حاجت را دانستیم،اما انکار مردم نسبت به هم چیست؟فرمود:مردی برای رفع نیاز خود نزد برادرش می رود اما او را در حالی غیر از آن حال که تا آن زمان می دیده می بیند.و با او با سخنی متفاوت با قبل سخن می گوید

------------------------------------------------

البرهان ج‏3، ص: 22-القمّی ج1ص310    

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی