امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

معرفت علمی و اخلاص عملی
چه ایاتی در قرآن به حضرت مهدی علیه السلام و مطالب مربوط به ایشان تاویل شده است
شعرهای مذهبی خودم

آخرین نظرات
۱۶
آبان

 

توبه14

وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنینَ

 و سینه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (14)

وَ فِی رِوَایَةِ الْحِمْیَرِیِّ وَ الصَّوْتُ بَدَنٌ یُرَى فِی قَرْنِ الشَّمْسِ یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ فُلَاناً فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوا وَ قَالَا جَمِیعاً فَعِنْدَ ذَلِکَ یَأْتِی النَّاسَ الْفَرَجُ وَ تَوَدُّ النَّاسُ لَوْ کَانُوا أَحْیَاءً وَ یَشْفِی اللَّهُ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ.

در روایت حمیری (از امام رضا علیه السلام )آمده :هم زمان با دیده شدن بدنی نزدیک خورشید صدایی می گوید:خداوندحضرت مهدی  علیه السلام را مبعوث گردانیده،پس از او بشنوید و اطاعت کنید.

در این زمان گشایش مردم می رسد و همه دوست دارند کاش زنده بودند و خداوند دل های مومنان را شفا می دهد.

--------------------------------------------------

الخرائج و الجرائح، ج‏3، ص: 1168

 

  • محب الحسینی
۱۶
آبان

 

187اعراف

یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ

از قیامت از تو سؤال مى‏کنند که وقوع آن در چه زمانى است؟ بگو علمش نزد پروردگار من است و هیچکس جز او (نمى‏تواند) وقت آن را آشکار سازد، در آسمانها و زمین سنگین است، و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى‏آید چنان سؤال مى‏کنند که گویى تو از زمان وقوع آن با خبرى، بگو علمش تنها نزد خدا است ولى بیشتر مردم نمى‏دانند.

َ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ دعبل [دِعْبِلًا قَالَ لَمَّا أَنْشَدْتُ الرِّضَا الْقَصِیدَةَ وَ انْتَهَیْتُ إِلَى قَوْلِی‏

          خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ             یَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَکَاتِ‏

             یُمَیِّزُ فِینَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ             وَ یَجْزِی عَلَى النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ‏

 بَکَى الرِّضَا علیه السلام  بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَیَّ وَ قَالَ یَا خُزَاعِیُّ نَطَقَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى لِسَانِکَ بِهَذَیْنِ الْبَیْتَیْنِ فَهَلْ تَدْرِی مَنْ هَذَا الْإِمَامُ وَ مَتَى یَخْرُجُ قُلْتُ لَا یَا مَوْلَایَ إِلَّا أَنِّی سَمِعْتُ بِخُرُوجِ إِمَامٍ مِنْکُمْ یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا فَقَالَ یَا دِعْبِلُ الْإِمَامُ بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّةُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فَیَمْلَأَهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْرا

دعبل بن علی خزاعی گوید:برای مولایم علی بن موسی الرضا 7قصیده ام را که ابتدایش "مدارس آیات خلت من تلاوت"بود خواندم تا اینکه رسیدم به اینجا:

"خروج امام لا محاله خارج     یقوم علی اسم الله و برکات

یمیز فینا کل حق و باطل        و یجزی علی النعماء و النقمات

خروج امامی که ناگزیر خروج کننده است و به نام خدا و با برکتها قیام می نمایددر بین ما حق و باطل را مشخص می کند و با نعمت ها و نقمت ها جزا می دهد."

امام علیه السلام بسیار گریست ،سپس سرش را بلند نمود و به من فرمود:ای خزاعی! روح القدس با این دو بیت بر زبان تو سخن گفته،آیا می دانی این امام کیست و کی قیام می کند؟

 عرض کردم: آقا! نه! این قدر شنیده‏ام که امامى از شما قیام میکند، و زمین را از لوث فساد پاک میگرداند و آن را پر از عدل خواهد کرد چنان که پر از ظلم‏شده باشد.

حضرت فرمود: اى دعبل! امام بعد از من پسر من محمد است و بعد از او على پسر او بعد از او پسرش حسن میباشد و بعد از حسن پسرش، حجت قائم امام است که (اهل ایمان) در زمان غیبتش انتظار او را میکشند و بعد از ظهورش از وى فرمان- بردارى میکنند.اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد خداوند آن روز را چندان طولانى می گرداند تا او بیاید و جهان را پر از عدل کند چنان که پر از ظلم شده باشد.

اما چه وقت ظهور خواهد کرد؟ نمی شود وقت آن را تعیین نمود (تا آنجا که فرمود:)اما خبر دادن از وقت؛همانا پدرم از پدرانش حدیث نموده است که به پیامبر 9 گفته شد:ای رسول الله !قائم علیه السلام از فرزندان تو کی قیام می کند؟فرمود:مثل او مثل ساعت برپایی قیامت است که" هیچ کس جز او (نمى‏تواند) وقت آن را آشکار سازد، در آسمانها و زمین سنگین (و بسیار پر اهمیت) است، و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى‏آید.

  • محب الحسینی
۱۶
آبان

 

اعراف142

وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِ7سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ (142)

و ما به موسى سى شب وعده گذاردیم سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پروردگارش چهل شب تمام شد و موسى به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش و (آنها را) اصلاح کن و از روش مفسدان پیروى منما.

 عَنِ الْفُضَیْلِ بْنِ یَسَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قُلْتُ لِهَذَا الْأَمْرِ وَقْتٌ فَقَالَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّ مُوسَى علیه السلام لَمَّا خَرَجَ وَافِداً إِلَى‏رَبِّهِ وَاعَدَهُمْ ثَلَاثِینَ یَوْماً فَلَمَّا زَادَهُ اللَّهُ عَلَى الثَّلَاثِینَ عَشْراً قَالَ قَوْمُهُ قَدْ أَخْلَفَنَا مُوسَى فَصَنَعُوا مَا صَنَعُوا فَإِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَى مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ وَ إِذَا حَدَّثْنَاکُمُ الْحَدِیثَ فَجَاءَ عَلَى خِلَافِ مَا حَدَّثْنَاکُمْ بِهِ فَقُولُوا صَدَقَ اللَّهُ تُؤْجَرُوا مَرَّتَیْن‏

فضیل بن یسار گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم:آیا برای این امر (ظهور)وقتی مقرر است؟

فرمود:تعیین کنندگان وقت دروغ گفتند.موسی علیه السلام هنگامی که به مهمانی پروردگارش رفت و به قومش وعده ی سی روز داد؛خداوند ده روز به سی روز افزود.قومش به او گفتند:موسی علیه السلام با ما خلف وعده کرد و کردند آنچه کردند.(گوساله پرست شدند.) پس اگر ما خبرى بشما گفتیم و طبق گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است و اگر به شما خبرى گفتیم و بر خلاف گفته ما واقع شد، بگوئید: خدا راست فرموده است تا دو پاداش گیرید.

-----------------------------------

کافی ج1ص369 (ترجمه مصطفوى ج‏2 ص192 ) -بحار ج‏52  ص118-الغیبة للنعمانی ص294

 

  • محب الحسینی
۱۳
آبان

انعام158

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)

 آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان(مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند(خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت!اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‏آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: انتظار بکشید ما هم انتظارمى‏کشیم!»


(النبی 9 ) خمسا (کذا) لا أدری أیتهن أول من الآیات وأیتهن (إذا) جاءت لم ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل أوکسبت فی إیمانها خیرا: طلوع الشمس من مغربها، والدجال،ویأجوج ومأجوج، والدخان، والدابة.

پیامبر 9 :پنج چیز است که نمی دانم کدامشان اولین از نشانه ها(ی مخصوص ظهور )است و کدام آنهاست که هنگامی که بیاید ایمان‏آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت:طلوع خورشید از مغرب آن،ودجال و یاجوج و ماجوج و دود و دابه.

-------------------------------------------------

ابن حماد ص183-ابن ابی شیبه ج15ص6665-تفسیر طبری ج8ص74-الحاکم ج4ص545-الدر المنثور ج3ص59-معجم الاحادیث ح1523

 

 (أمیر المؤمنین علیه السلام ) ألا وتکون الناس بعد طلوع الشمس من مغربها کیومهم هذا، یطلبون النسل والولد، یلقی الرجل الرجل فیقول: متی ولدت؟ فیقول: من طلوع الشمس من المغرب. وترفع التوبة فلا ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل، أو کسبت فی إیمانها خیرا، هو التوبة.

أمیر المؤمنین علیه السلام:بدانید مردم بعد از طلوع خورشید از مغربش مانند امروزشان هستند ،نسل و فرزند می جویند ،مردی به مرد دیگر می رسد و می پرسد:کی به دنیا آمده ای؟ می گوید:هنگام طلوع خورشید از مغرب .و در این هنگام است که توبه برداشته می شود و ایمان‏آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده ‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت یعنی توبه دیگر سودی ندارد.

------------------------------------

عقد الدرر ص326-معجم الاحادیث ح1524

 

 (الامام الباقر علیه السلام ) بعث الله محمدا 9  بخمسة أسیاف ثلاثة منها شاهرة لا تغمد إلی أن تضع الحرب أو زارها، ولن تضع الحرب أو زارها حتی تطلع الشمس من مغربها، فإذا طلعت الشمس من مغربها آمن الناس کلهم فی ذلک الیوم، فیومئذ (لا ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیرا)، وسیف منها ملفوف، وسیف منها مغمود سله إلی غیرنا وحکمه إلینا....

امام صادق علیه السلام او را فرمود: خداى عز و جل محمد 9 را با پنج شمشیر برانگیخت سه شمشیر از آن شمشیرها برهنه و از غلاف کشیده است تا جنگ پایان یابد و هرگز جنگ پایان نیابد تا آفتاب از مغرب خود بتابد و چون آفتاب از مغربش سر برآرد آن روز امنیت عمومى بر همه مردم حکومت کند آن روز است که ایمان کسى که از پیش ایمان نیاورده باشد و یا از ایمانش بهره بردارى نکرده است سودى بحالش ندهد و یک شمشیر از آن شمشیرها پیچیده است و یکى در نیام که بروى دیگران کشیده مى‏شود ولى حکمش بدست ما است‏

---------------------------------------

قمی ج2ص528-الکافی ج5ص10-خصال ج1ص274( ترجمه فهرى ج‏1 ص304)-تحف العقول ص288-تهذیب الاحکام ج4ص114-الوافی ج2باب جهاد ص10-وسائل الشیعه ج11ص16-بحار ج19ص181-جامع احادیث شیعه ج13ص179

 (الامامان الباقر والصادق 8) طلوع الشمس من المغرب، وخروج الدابة والدجال، والرجل یکون مصرا ولم یعمل علی الایمان ثم تجئ الآیات فلا ینفعه إیمانه.

از امام باقر و صادق علیه السلام که روزى که برخى آیات پروردگارت آید بر آمدن خورشید است از مغرب و خروج دجال و ظهور دود و مردى کفر اندوز بوده و کار ایمانى نکرده و آنگاه که این نشانه‏ها آمدند ایمانش سودى ندارد.

----------------------------------------

عیاشی-کافی ج2 ص173-اخلاق اسلامى:ترجمه جلد پانزدهم بحار  ص 25

 

عن أبی جعفر علیه السلام فی قوله [تعالى‏] یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها [أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیْراً] [إلى آخر الآیة]  یعنی صفوتنا ونصرتنا، قلت إنما قدر الله عنه باللسان والیدین والقلب، قال: یا خثیمة ألم تکن نصرتنا باللسان کنصرتنا بالسیف، ونصرتنا بالیدین أفضل والقیام فیها.یا خثیمة إن القرآن نزل أثلاثا، فثلث فینا، وثلث فی عدونا، وثلث فرائض وأحکام. ولو أن آیة نزلت فی قوم ثم ماتوا أولئک ماتت الآیة، إذا مابقی من القرآن شئ. إن القرآن عربی من أوله إلی آخره، وآخره إلی أوله، ماقامت السماوات والارض، فلکل قوم آیة یتلونها. یا خیثمة إن الإسلام بدا غریبا و سیعود غریبا فطوبى للغرباء و هذا فی أیدی الناس فکل على هذا یا خیثمة سیأتی على الناس زمان لا یعرفون [الله‏] ما هو [و] التوحید حتى یکون خروج الدجال و حتى ینزل عیسى ابن مریم علیه السلام من السماء و یقتل الله الدجال علی یدیه ویصلی بهم رجل منا اهل البیت ..

: خثیمه گفت از حضرت باقر علیه السلام در باره آیه یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمانُها تا آخر آیه پرسیدم فرمود منظور دوست و یارى ما خانواده است گفتم به مقدارى که خداوند مرا توفیق دهد با زبان و دست و قلب در راه شما کوشش می کنم.

فرمود خثیمه! یارى با زبان مانند یارى با شمشیر است و یارى با دو دست بهتر است. قرآن به سه قسمت تقسیم شده یک سوم آن در باره ما خانواده است و یک سوم در باره دشمنان ما و یک سوم دستور و احکام است اگر آیه‏اى در باره گروهى نازل شده باشد که آنها از دنیا رفته‏اند در صورتى که منظور و مفاد آیه نیز از بین برود دیگر از قرآن چیزى باقى نمى‏ماند تمام قرآن قابل انطباق است تا وقتى آسمان و زمین پایدار باشد هر گروهى آیه‏اى دارند که آن را می خوانند.

یا خثیمه! اسلام ابتدایش غریب بود و در آینده نیز غریب خواهد شد خوشا به حال غریبان.

خثیمه! روزى بر مردم خواهد آمد که خدا و توحید را نشناسند تا ظهور دجال و تا موقعى که عیسى بن مریم از آسمان فرود آید و خداوند دجال را به دست او بکشد و یکى از ما خانواده بر آنها امامت کند و نماز بخواند، نمى‏بینى‏ عیسى پشت سر ما نماز می خواند با اینکه پیامبر است ما از او برتر و بالاتریم.

------------------------------------------

تفسیر فرات ص44-بحار ج24ص328-معجم الاحادیث ح1527-بخش امامت(ترجمه جلد هفتم بحار )   ج‏2 ص280   

  • محب الحسینی
۱۲
آبان

انعام158

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (158)

 آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان(مرگ) به سراغشان آیند، یا خداوند(خودش) به سوى آنها بیاید، یا بعضى از آیات پروردگارت!اما آن روز که بعضى از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان‏آوردن افرادى که قبلاً ایمان نیاورده‏اند، یا در ایمانشان عمل نیکى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: انتظار بکشید ما هم انتظارمى‏کشیم!»

نزال بن سبره روایت می کند : على بن ابى طالب علیه السلام براى ما خطبه خواند و پس از حمد و ثناى الهى سه بار فرمود:

سلونى ایّها النّاس قبل ان تفقدونى‏

یعنى: اى مردم! پیش از آنکه مرا از دست بدهید، هر چه می خواهید از من بپرسید! در این وقت صعصعة بن صوحان از جا برخاست و گفت: یا امیر المؤمنین! دجال کى خواهد آمد؟ فرمود: بنشین! خداوند سخن تو را شنید و دانست که مقصودت چیست. به خدا قسم در این باره سائل و مسئول (تو و من) یکسان هستیم (یعنى این از اسرارى است که فقط خداوند می داند).

ولى این را بدان که آمدن دجال علاماتى دارد که طابق النعل بالنعل متعاقب هم به وقوع مى‏پیوندد. اگر خواسته باشى اطلاع می دهم .

عرض کرد: یا امیر المؤمنین بفرمائید!. فرمود: آنچه می گویم از بر کن! علامات آن اینست: (دجال در وقتى مى‏آید که) مردم نماز را بمیرانند، و امانت را ضایع کنند، و دروغ گفتن را حلال شمارند.

و ربا بخورند، و رشوه بگیرند، و ساختمان ها را محکم بسازند، و دین را به دنیا بفروشند، و موقعى که سفیهان را به کار گماشتند، و با زنان مشورت کردند، و پیوند خویشان را پاره نمودند، و هواپرستى پیشه ساختند و خون یک دیگر را بى‏ارزش دانستند.....

  • محب الحسینی
۱۲
آبان

 

انعام65

قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً وَ یُذیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ (65)

بگو: «او قادر است که از بالا یا از زیر پاى شما، عذابى بر شما بفرستد؛ یا بصورت دسته‏هاى پراکنده شما را با هم بیامیزد؛ و طعم جنگ را به هر یک از شما بوسیله دیگرى بچشاند.» ببین چگونه آیات گوناگون را بازگو مى‏کنیم! شاید بفهمند

(الامام الباقر علیه السلام  ) هو الدخان والصیحة أو من تحت أرجلکم وهو الخسف، أو یلبسکم شیعا، وهو اختلاف فی الدین وطعن بعضکم علی بعض، وهو أن یقتل بعضکم بعضا، وکل هذا فی أهل القبلة.

ابو الجارود از آن حضرت امام باقر علیه السلام روایت کرده که در تفسیر این آیه قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى‏ أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ یعنى: پیغمبر! بگو خداوند قادر است که‏عذابى از بالایتان به سوى شما بفرستد. فرمود: این عذاب دجال و صداى آسمانى است و بقیه آیه که می گوید: أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ یعنى: یا عذابى از زیر پاى شما بفرستد، فرو رفتن در بیابان است أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعاً یعنى یا شما را گروه‏هاى مختلف به هم ریزد، اختلافاتى است که در امور دینى پیدا مى‏شود و از یک دیگر بدگوئى می نمایند وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ یعنى: سختى بعضى از شما را به بعضى دیگر مى‏چشاند؛ این است که بعضى از شما بعضى دیگر را به قتل برسانند و تمام این عذابها در میان اهل قبله به وقوع می پیوندد.

-------------------------------

بحارج9ص205-معجم الاحادیث ح1521-قمی ج2ص204-مهدى موعود ص945

 

  • محب الحسینی
۰۷
آبان

بیا تو جانشین تمام نداشتن ها باش       به قهر هستی و مهر تو راضی ام،ای کاش-

-همیشه این قدر از قصه ها تهی بودم    که ظرف غصه و بغض شهنشهی بودم

                          ***********************

نه عاشقان سر کوی عشق مجنون اند    نه عارفان سیه روی دهر دل خون اند

تمام هستی اگر داخل نگاه تو اند             از اعتراف به تقصیر خویش بیرون اند

نگاه سرخ شقایق همین حوالی ماست    ببین چه بی حیا شده و جمله بید مجنون اند

اگر چه عده ای از قلب تان خبر دارند    و بین این همه پولس هنوز شمعون اند

مسیح مرده دلان خطوط اینتر نت          و غصه دار قمر های ماهواره و نت

همیشه یاد ظهورم اگر چه خاموشم       لباس خوف و رجا را هنوز می پوشم

شکوه عصر سلیمان ،عدالت داوود        غریب چاه نشینی که شاه زندان بود

به جان مادر ت این قوم را نکن نفرین      به دیدن غم غزه غریب من منشین

به کعبه ساعت صهیون اگر که سایه کند   هرم شود حرم و عرش را سه پایه کند

حریم جدت اگر دست دشمنان باشد          بقیع روی سرش چتر آسمان باشد

و شیعه در همه جا جرم عشق بر دوشش    به روی اسلحه ی غم گشوده آغوشش

اگر نیایی از این دست ،ادامه ها دارد      که از سپاه صحابه سیاه می بارد..

                   *********************************

برای من که بهاری در آرزو دارم         و در دلم غم شب های بغض او دارم

چقدر ندبه ی بابا بزرگ غمگین است     چقدر غصه ی بابا،بزرگ و سنگین است

چقدر، با همه ی دردو داغ ،می دانم        که روز آخر این انتظار شیرین است

که روزآخر این انتظار شیرین است      که روزآخر این انتظار شیرین است...شیرین است..

 

  • محب الحسینی
۰۶
آبان

 

انعام37:

وَ وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قادِرٌ عَلى‏ أَنْ یُنَزِّلَ آیَةً وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ

و گفتند چرا نشانه (و معجزه‏اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى‏گردد، بگو خداوند قادر است که نشانه‏اى نازل کند، ولى بیشتر آنها نمى‏دانند.

علی بن إبراهیم: و فی روایة أبی الجارود، عن أبی جعفر علیه السلام فی قوله: إِنَّ اللَّهَ قادِرٌ عَلى‏ أَنْ یُنَزِّلَ آیَةً: «و سیریکم فی آخر الزمان آیات، منها: دابة الأرض، و الدجال، و نزول عیسى بن مریم علیه السلام و طلوع الشمس من مغربها».

اما باقر علیه السلام :آیات در آخر الزمان به شما نشان  داده می شود.از آنهاست:جنبنده ی زمین ،ودجال ونزول عیسى بن مریم علیه السلام و طلوع  خورشید از مغربش.

-------------------------------

صافی ج2 ص118-قمی ج1ص198-الایقاظ ص540-البرهان ج1ص524-بحارج17ص204"ج52ص181-نورالثقلین ج1ص714-تفسیر جامع، ج‏2، ص: 305-معجم ح1518

  • محب الحسینی
۰۵
آبان

انعام2

هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ طینٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (2)

او کسى است که شما را از گل آفرید؛ سپس مدتى مقرّر داشت(تا انسان تکامل یابد)؛ و اجل حتمى نزد اوست(و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما(مشرکان در توحید و یگانگى و قدرت او،) تردید مى‏کنید!

 

(الامام الباقر علیه السلام) إنهما أجلان: أجل محتوم، وأجل موقوف، فقال له حمران: ما المحتوم؟، قال: الذی لله فیه المشیئة،قال حمران: إنی لارجو أن یکون أجل السفیانی من الموقوف، فقال أبوجعفر علیه السلام : لا والله إنه لمن المحتوم.

  حمران بن اعین روایت می کند که امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ فرمود:

اجل بر دو گونه است: اجل محتوم و اجل موقوف. حمران پرسید محتوم (حتمى) کدام است؟ فرمود: کاری است که چاره ای  جز انجام آن نباشد، پرسید اجل موقوف چیست؟

فرمود: اجلى است که بسته به مشیت و خواست خداست. حمران گفت: من امید وارم که آمدن سفیانى از اجل موقوف باشد. حضرت فرمود: نه به خدا از اجل محتوم است

-----------------------------------------------

نعمانی ص301-اثبات الهداه ج3ص739- البرهان ج1ص517-بحار ج52ص249-معجم الاحادیث ح1517-مهدى موعود ص1030 

 

  • محب الحسینی
۰۴
آبان

 

وداع مادر با شیر خوار

روی دستان پدر آهسته خوابیدی علی

خواب دریا را کنار آسمان دیدی علی

من نگاهت می کنم گریان ولی امیدوار

تا همیشه قلب مادر را تو امیدی علی

راه را کج کردی اما سمت پشت خیمه گاه

بی وداع از مادرت یکباره کوچیدی علی

کاش صبری می نمودی تا دو ساعت تا غروب

شیر می آمد به سینه؛گرچه نوشیدی علی

شیر‌آخر را از آن تیر سه شعبه با گلو

گر چه از شیرت گرفتم؛شیر جاویدی علی

عمه می گوید که خونت آسمان را شسته است

روسپیدم کرده جای گریه خندیدی علی

گر چه شش ماه است قلبم خنده ات را می تپد

خنده ی آخر جنون بر قلب باریدی علی

زیر خاکی ،نور دل،شاید ولی بر نیزه ها

ساعتی دیگر به رویم باز تابیدی ...
  • محب الحسینی