امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

معرفت علمی و اخلاص عملی
چه ایاتی در قرآن به حضرت مهدی علیه السلام و مطالب مربوط به ایشان تاویل شده است
شعرهای مذهبی خودم

آخرین نظرات
۰۴
آبان


 

حج18

إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ (18)

 خدا هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد!

حکومت بنی فلان و زوالش

ابو بصیر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت نموده که فرمود: هر گاه دیدید آتشى مانند هراتى بزرگ سه روز یا هفت روز از مشرق طلوع کرد به خواست خداوند منتظر فرج و ظهور دولت آل محمد :باشید! زیرا خداوند بر همه چیز غالب و حکیم است.

آنگاه فرمود: صداى آسمانى فقط در ماه رمضان است. یعنى ماه خدا و آن هم صداى جبرئیل به این مردم است. سپس فرمود: گوینده‏اى از آسمان نام قائم علیه السلام  را می برد به طورى که از مشرق تا مغرب آن را می شنوند. هر کس خواب است بیدار مى‏شود و هر کس ایستاده مى‏نشیند و هر کس نشسته از وحشت آن صدا برمی خیزد. خدا رحمت کند کسى را که از آن صدا عبرت می گیرد. زیرا صداى اول صداى جبرئیل امین است.

و هم فرمود: آن صدا در شب جمعه بیست و سوم ماه رمضان است: از آن شک ننمائید و آن را بشنوید و پیروى کنید.

در آخر آن روز صداى شیطان ملعون بگوش می رسد که می گوید: آگاه باشید! فلانى (مقصود عثمان است) مظلوم کشته شده است تا بدین وسیله مردم را به شک بیاندازد، و در میان آنها فتنه انگیزد چه بسیار مردم مردد و متحیرى که در آن روز بوه اسطه این شک به آتش دوزخ درافتند.

ولى شما اگر صداى اول را در ماه رمضان شنیدید شک نکنید که صداى جبرئیل است، و علامت آن این است که اسم قائم و پدرش علیه السلام را میبرد، به طورى که دختران پرده‏نشین نیز آن را می شنوند و پدر و برادر خود را تشویق به بیرون آمدن می کنند.

و هم فرمود: قائم علیه السلام قیام نمى‏کند مگروقتی که ترس شدیدى مردم را فرا گیرد و زلزله‏ها پى در پى بیاید، و مردم در آشوب و بلا و طاعون به سر برند، و شمشیر برنده میان عرب کارگر باشد. و اختلاف شدیدى در بین مردم پدید مى‏آید. همه در امر دین خود متفرق و حالشان متغیر باشد تا جایى که آرزومندان از سختى آنچه از مردم سگ صفت مى‏بینند که چگونه یک دیگر را میدرند، صبح و شام انتظار قیام او را میکشند  آمدن او هنگامى است که مردم از دیدن ظهور دولت آل محمد علیهم السلام  مأیوس و ناامیدند! خوش به حال کسى که او را مى‏بیند و از یاران او می باشد. واى واى بر کسى که دشمنى و مخالفت می کند و از دشمنان او میباشد. و هم فرمود: قائم علیه السلام  به امر جدید و کتاب جدید و قضاوتى جدید که بر عرب دشوار است، قیام می کند کار او جز جنگ و کشتن بی دینان نیست  یک نفر بی دین را در روى زمین باقى نمی گذارد و سرزنش و ملامت‏کنندگان او را و از تعقیب هدفش باز نمی دارد.

  • محب الحسینی
۰۴
آبان

نسا159:

و وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً (159)

و هیچ یک از اهل کتاب نیستند، جز اینکه پیش از مرگ خود به او ایمان مى‏آورند و روز قیامت، بر ایشان گواه خواهد بود.َ

(الامام الباقر 7 ) إن عیسی ینزل قبل یوم القیامة إلی الدنیا فلا یبقی أهل ملة یهودی ولا نصرانی إلا آمن به قبل موته، ویصلی خلف المهدی 7 ، قال ویحک أنی لک هذا، ومن أین جئت به؟ فقلت حدثنی به محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب :، فقال:جئت بها والله من عین صافیة.

على بن ابراهیم در تفسیر خویش- به چند واسطه- از شهر بن حوشب، نقل کرده است که حجاج بن یوسف مى‏گفت: آیه «وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ ...» مرا حیران کرده است. من به قتل یهودیان و مسیحیان، فرمان مى‏دهم. موقعى که گردن آنها را مى‏زنند هر چه انتظار مى‏کشم چیزى در این خصوص از آنها نمى‏شنوم، حتى لب‏ها را هم حرکت نمى‏دهند! گفتم: خداوند امیر را اصلاح کند! معناى آیه این نیست. پرسید: چیست؟ گفتم: عیسى بن مریم بیش از قیامت دنیا خواهد آمد و پشت سر حضرت مهدى نماز خواهد خواند. گفت: واى بر تو، این را از کجا مى‏گویى؟! گفتم: امام باقر 7  براى من حدیث کرده است. گفت: به خدا، این مطلب را از چشمه‏اى زلال آورده‏اى! بعضى از «شهر» پرسیدند: مقصودت از بیان این مطلب، چه بود؟! گفت:مى‏خواستم او را به خشم آورم.

(طبق قول معروف هر دو ضمیر «به ... موته» به حضرت مسیح بر مى‏گردند. یعنى همه یهودیان و مسیحیان، هنگامى که خداوند متعال در زمان ظهور مهدى موعود، مسیح را براى کشتن دجال، به زمین مى‏فرستند و همه ملل جهان در زیر پرچم اتحاد و اتفاق در آمده، اسلام را مى‏پذیرند، پیش از مرگش به او ایمان خواهند آورد)

  • محب الحسینی
۰۴
آبان

 

عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ علیه السلام    أَنَّهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ  علیه السلام  إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ رَجْفَةٌ تَکُونُ بِالشَّامِ یَهْلِکُ فِیهَا أَکْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ یَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْیَةٍ مِنْ دِمَشْقَ یُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ خَرَجَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ حَتَّى یَسْتَوِیَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ علیه السلام 

ابى جعفر (امام باقر) علیه السلام  که آن حضرت فرمود: [امیر المؤمنین علیه السلام  فرمود] هنگامى که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد از همدیگر باز نگردد مگر آنکه نشانه‏اى از نشانه‏هاى خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیر المؤمنین آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزله‏اى در شام روى دهد که بیش از صد هزار نفر در اثر آن جان مى‏سپارد.

و خداوند آن زلزله را براى مؤمنین موجب رحمت و براى کافرین عذاب قرار میدهد و چون این پیش آمد روى دهد متوجّه سوران مرکب‏هاى سپید و سیاه و گوش (یا دم) بریده باشید و پرچمهاى زردى که از مغرب روى مى‏آورد تا آنکه بشام میرسد و این هنگامى است که بزرگترین ناراحتى و مرگ سرخ روى دهد، و چون چنین شد متوجّه باشید که شهرکى در دمشق بنام (حرستا)  به زمین فرو خواهد رفت .در این هنگام فرزند هند جگر خوار از وادى یابس خروج کند تا آنکه بر منبر دمشق بنشیند، و چون این چنین شود خروج مهدى علیه السلام  را منتظر باشید.

--------------------------------------------

الغیبة للنعمانی ص306( ترجمه فهرى ص360)

  • محب الحسینی
۰۱
آبان

 

نسا47-آل عمران33-بقره148

 

جابر جعفی گوید:امام باقر علیه السلام در حدیثی طولانی به من فرمودند:ای جابر! از زمین جدا نشو(قیام نکن)دست و پایت را(به دنبال کسی که خود را مهدی علیه السلام می داند )تکان مده!تا زمانی که این نشانه هایی را که برای تو می گویم؛ببینی اگر آن زمان را درک کردی.اولینش اختلاف فرزندان فلانی(آل فلان) است و البته تو را نمی رسد که آن زمان را درک کنی،ولی به افرادی که بعد از من می آیند از قول من نقل کن،و ندا دهنده از آسمان  ندا می دهد و صدایی از ناحیه ی دمشق پیروزی را نوید می دهد و روستایی از روستاهای شام به نام جابیه در زمین فرو می رود و طایفه ای از مسجد سمت راست دمشق سقوط می کند،و خروج کننده ای از ناحیه ی ترک خروج می کند و پس از آن روم را هرج و مرج فرا می گیرد،و برادران ترک می ایند تا اینکه در جزیره فرود آیند و خروج کننده ی رومی می آید تا به رمله برسد.

ای جابر!در آن سال در همه ی مغرب زمین اختلاف زیادی به وجود می آید.اولین زمینی از مغرب که خراب می شود،سرزمین شام است.مردم در این زمان پیرامون سه پرچم جمع می شوند:پرچم اصهب و پرچم ابقع وپرچم سفیانی،سفیانی با ابقع روبرو می شود،با هم درگیر می شوند ،سفیانی او و همراهانش را می کشد،اصهب را نیز می کشد،بعد از آن هدفی جز رسیدن به عراق نخواهد داشت.و سپاهش ازقرقیساء (شهری در شمال سوریه محل برخورد رود خابور با فرات-موعود نامه ص561)عبور می کند؛در آنجا صدهزار نفر از گردن کشان را می کشد.

بعد سفیانی لشگری هفتاد هزار نفری به کوفه می فرستد،که اهل کوفه را به قتل و به  دار آویخته شدن و اسارت مبتلا می کند.در همین اوضاع و احوال است که ناگهان پرچم هایی از جانب خراسان پیدا می شوند که زمین به سرعت برایشان در نوردیده می شود و یکی از اصحاب قائم علیه السلام با آن هاست.مردی هم از موالی اهل کوفه با سپاهی ضعیف خروج می کند که فرمانده ی سپاه سفیانی او را بین حیره و کوفه می کشد.

و سفیانی عده ای را به مدینه می فرستد،مهدی علیه السلام از آنجا به مکه می گریزد، فرمانده ی سپاه سفیانی اعلام می کند که مهدی از مدینه خارج شده است؛سپاهی را به دنبال او می فرستد؛او را نمی یابند تا اینکه در حالت ترس و چشم به راهی به روش موسى بن عمران (علیه السلام ) وارد مکه می شود.و فرمود: فرمانده ی سپاه سفیانی به منطقه ی بیداء وارد می شود.در این هنگام ندادهنده ای از آسمان ندا می دهد:ای بیداء!این قوم را ببلع!پس بیداء آنها را در خود فرو می برد،کسی از ایشان نمی ماند جز سه نفر که خداصورت هایشان را به پشت برگردانده و ایشان از قبیله ی کلبند.و درباره ی آنها نازل شده است: اى کسانى که کتاب (خدا) به شما داده شده به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم و هماهنگ با نشانه‏هایى است که با شما است ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایى را محو کنیم و سپس به پشت سربازگردانیم.(نساء47).

و قائم علیه السلام در آن روز در مکه به بیت الله الحرام پناه برده به آن تکیه می کند و ندا می دهد:ای مردم!ما از خداوند یاری می طلبیم،پس هر که از مردم که دعوت ما را بپذیرد(سزاوار است چرا که)ما اهل بیت پیامبرتان محمد صلی الله علیه وآله هستیم.و ما نزدیک ترین افراد به خدا و محمد صلی الله علیه وآله هستیم،پس هر کس درباره ی آدم برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت آدمم و هر کس درباره ی نوح برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت نوحم و هر کس درباره ی ابراهیم برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت ابراهیمم و هر کس درباره ی محمد  برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت صلی الله علیه وآله هستم و هر کس درباره ی پیامبران برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به پیامبرانم.آیا خداوند در قرآن نمی فرماید: - خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد. آنها فرزندان (و دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت،) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند، و خداوند، شنوا و داناست .پس من باقیمانده ی آدم و ذخیره ای از نوح و انتخاب شده ای از ابراهیم و برگزده ای از محمد (صلى الله علیهم أجمعین)هستم.آگاه باشیدهر کس با کتاب خدا برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به کتاب خدایم.آگاه باشید هر کس درباره ی سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله  برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله هستم،پس تمام کسانی که سخن مرا می شنوند را به خدا قسم می دهم که شاهد به غایب برساند.و به حق خدا و رسولش و حق خودم از شما این را می خواهم،چرا که مرا بر شما حق نزدیکی به رسول خدا 9 صلی الله علیه وآله است،که به ما توجه کنید و ما را از کسی که به ما ظلم می کند حفظ کنید ،چرا که ما ترسانده شده ایم و به ما ظلم شده است و از دیار و فرزندانمان رانده شده ایم و به ما ستم شده و حقمان را از ما منع کرده اندو اهل باطل بر ما دروغ بسته اند.شما را به خدا قسم میدهم درباره ی ما،ما را خوار نکنید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند.

و فرمود:خداوند برای او یارانش را که سیصد سیزده مردند جمع می کند و خدا ایشان را بدون قرار قبلی جمع می کند مانند تکه ابرهای پاییزی و این ای جابر همان آیه  است که می فرماید: در نیکیها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جویید، و هر جا باشید خداوند شما را حاضر مى‏کند زیرا او بر هر کارى توانا است.پس بین رکن و مقام با او بیعت می کنند.و نزداوست پیمانی از  رسول خدا صلی الله علیه و آله که پسران از پدران به ارث برده اند،و مهدی ای جابر مردی از فرزندان حسین علیه السلام است،خداوند کار او را در یک شب درست می کند و هر کدام از اینها بر مردم مشتبه شود ولادتش از رسول الله (صلى الله علیه و آله)، بر ایشان مشتبه نمی شود و آن را علما ،عالمی پس از عالمی به ارث برده اند و اگر تمام اینها بر ایشان مشتبه شد پس صدایی از آسمان بر ایشان مشتبه نمی شود هنگامی که به اسم او و اسم مادر و پدرش ندا در می دهد.

-------------------------------------

البرهان ج‏2، ص: 88_90-نور الثقلین، ج‏1، ص: 486-نمونه بینات در شأن نزول آیات ص 202- تفسیر جامع، ج‏2 ص 74

 

  • محب الحسینی
۰۱
آبان

 

آل عمران 83

أَ فَغَیْرَ دینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ

 آیا آنها غیر از آیین خدا مى‏طلبند؟! (آیین او همین اسلام است؛) و تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ(فرمان) او تسلیمند، و همه به سوى او بازگردانده مى‏شوند.

 

(الامام أمیر المؤمنین علیه السلام). وینادی مناد فی شهر رمضان من ناحیة المشرق عندما تطلع الشمس یا أهل الهدی اجتمعوا، وینادی من ناحیة المغرب بعد ما تغیب الشمس یا أهل الضلالة اجتمعوا، ومن الغد عند الظهر تکور الشمس فتکون سوداء مظلمة، والیوم الثالث یفرق بین الحق والباطل بخروج دابة الارض، وتقبل الروم إلی قریة بساحل البحر عند کهف الفتیة، ویبعث الله الفتیة من کهفهم إلیهم رجل یقال له تملیخا والآخر کمسلمینا وهما الشهداء المسلمون للقائم فیبعث أحد الفتیة إلی الروم، فیرجع بغیر حاجة ویبعث بالآخر، فیرجع بالفتح فیومئذ تأویل هذه الآیة (وله أسلم من فی السموات والارض طوعا وکرها).

امام أمیر المؤمنین علیه السلام :..آنگاه منادى در ماه رمضان از طرف مشرق در وقت طلوع آفتاب ندا و فریاد خواهد کرد

اى اهل هدایت اجتماع کنید و منادى دیگر از طرف مغرب بعد از غروب آفتاب فریاد می نماید اى اهل هدایت جمع شوید و فرداى آن روز در وقت ظهر بعد از گرفتن خورشید که سیاه و تاریک خواهد شد چنین فریاد کند و در روز سوم به سبب خروج دابة الارض حق از باطل جدا شود.

و روم به قریه‏اى که کنار دریا است روى می آورد نزد غار اصحاب کهف و خداوند آن جوانان را از غار بر مى‏انگیزاند و از میان ایشان مردى است بنام ملیخا و دیگر بنام کمسلمینا و این دو نفر حاضر شوند در حضرت قائم 7 و مسلمان شوند آن حضرت یکى از این دو نفر را به روم می فرستد پس بازمى‏گردد بدون آنکه کارى انجام داده باشد سپس دیگرى می فرستد و او فتح کرده برمی گردد و در آن روز است تأویل این آیه که می فرماید"براى خدا تسلیم شود هر کسى که در آسمانها و زمین است از روى میل و کراهت‏"

---------------------------------------------

مختصر بصائر ص201-الایقاظ ص289- مجمع البیان ج4 ص398- نهج الخطابة-سخنان پیامبر 9  و امیرالمؤمنین 7     عربى‏ج‏2 ص 452-بحار ج‏53 ص85

  • محب الحسینی
۳۰
مهر

قصه پهلوون فداکار کربلا

خورشیدِ تو آسمونو دوست دارم

امامایِ مهربونو دوست دارم

خنده یِ رنگین کمونو دوست دارم

قصه هایِ مامان جونو دوست دارم

گوشامو خوب باز میکنم دوباره

مامان جونم برام یه قصه داره

قصه یِ یک پهلوون فداکار

سختی کشیده تویِ دنیا بسیار

پهلوونِ قصه ی ما، ابوالفضل

شیرْ پسرِ شیرِ خدا، ابوالفضل

مادرِ او فاطمه، ام البنین

بعدِ خانوم فاطمه، بود بهترین

برادرِ شجاعِ مولا حسین

ذکرِ لبش همیشه بود یا حسین

ازکوچیکی همیشه با برادر

ازهمه باوفا و باادب تر

  • محب الحسینی
۲۹
مهر

 

بقره 251:

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ

سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزیمت واداشتند. و" داوود" (نوجوان نیرومند و شجاعى که در لشکر" طالوت" بود)،" جالوت" را کشت، و خداوند، حکومت و دانش را به او بخشید، و از آنچه مى‏خواست به او تعلیم داد.

 

امام صادق علیه السلام بعد از شرح ماجرای وفات حضرت موسی علیه السلام برای محمد بن عماره او را به خروج منافقان زمان موسی به همراه صفوراءهمسر موسی علیه جانشین او یوشع بن نون,خبر داد و سپس فرمود بعد از یوشع جانشینان او آمدند تا اینکه دوازدهمی ایشان غایب شد سپس ظهور نمود و آنها را به داود بشارت داد که او همان کسی است که زمین را از جالوت و سپاهیانش پاک می کند و گشایش ایشان در زمان ظهور اوست و انها هم منتظرش بودند.

زمان داودکه آمد او چهار برادر داشت و پدری پیر و او کوچکترین برادرانش بود و نمی دانستند که او همان داود پیامبر منتظر است  ...او را کوچک می شمردند و او چوپانی گوسفندان پدرش را می نمود تا اینکه جنگ شدت گرفت و پدر او را برای رساندن غذا به برادرانش به جبهه فرستاد .در راه به سنگی برخورد که به او گفت :مرا بردار و با من جالوت را بکش چرا که خداوند مرا برای قتل جالوت آفریده...داود زره طالوت را پوشید و با آن سنگ جالوت را کشت...

هم چنین قائم علیه السلام پرچمی دارد که هنگامی که وقت خروجش برسدخداوند عز و جل آن را به سخن در می آورد,پس فریاد بر می آورد:ای ولی خدا خروج کن و دشمنان خدا را بکش..و شمشیری دارد که هنگام خروج فریاد می زند:ای ولی خدا قیام کن که دیگر جایزنیست از جنگ دشمنان خدا فرو بنشینی.پس امام خروج می کند و دشمنان خدا را هر جا بیابد می کشد و حدود خدا را بر پا می دارد و به حکم خداوند عز و جل حکم می کند.

----------------------------------------------

کمال الدین ج1ص153_157(ترجمه نقل به مضمون)

 

  • محب الحسینی
۲۸
مهر

قصه ی شهید کوچولو

مامان جونم شبا برام همیشه

قصه می گه، قصه نگه نمیشه

می یادتویِ رختخوابَم، کنارم

می بینه که نخوابیدم، بیدارم

ازش میخوام قصه بگه بخوابم

زودی میرم تا بیا رم کتابم

دیشب برام یه قصه ی جدید گفت

قصه ی یک کوچولوی شهید گفت

چشام پر از گریه شد و خوابیدم

خوابِ علی کوچولو رو می دیدم:

مامانِ اون دیگه براش شیر نداشت

دستایِ خسته ی مامان گیر نداشت

تشنه بودن تویِ بیابونِ داغ

رو زمینا، به جای آب، خون داغ

بابا دیگه تنهایِ تنها شده

بعدِ عمو قامتِ اون تا شده

آخه عمو رفته بود آب بیاره

امّا حالا علی عمو نداره

دشمنا هی می رقصن و می خندن

آ بو به رویِ خیمه ها می بندن

  • محب الحسینی
۲۸
مهر

بقره 155

(الامام الصادق علیه السلام) إن قدام القائم علامات تکون من الله عزوجل للمؤمنین، قلت: ماهی جعلنی الله فداک؟ قال ذلک قول الله عزوجل: ولنبلونکم - یعنی المؤمنین قبل خروج القائم علیه السلام - بشئ من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین، قال: یبلوهم بشئ من الخوف من ملوک بنی فلان فی آخر سلطانهم، والجوع بغلاء أسعارهم. ونقص من الاموال، قال: کساد التجارات وقلة الفضل. ونقص من الانفس، قال: موت ذریع. ونقص من الثمرات، قال: قلة ریع مایزرع. وبشر الصابرین، عند ذلک بتعجیل خروج القائم علیه السلام. ثم قال لی: یا محمد هنا تأویله إن الله تعالی یقول: (وما یعلم تأویله إلا الله والراسخون فی العلم).

از امام صادق 7است  که این مطلب علامت قیام قائم 7است که براى مؤمنان حاصل مى‏شود و فرمود: خداوند مبتلا مى‏کند به چیزى از ترس از پادشاهان بنى فلان در آخر سلطنتشان و به گرسنگى با گرانى قیمت هایشان و نقص اموال به جهت فاسد شدن تجارت ها و اندک بودن نفع و نقص نفوس به وسیله مرگ سریع و نقص میوه‏ها به سبب اندک بودن محصول آنچه که مى‏کارند، و در این هنگام، صابران را مژده ده به تعجیل خروج قائم 7سپس فرمود، این معنى تأویل است و خداوند تعالى فرموده: تأویلش را نمى‏داند، جز خدا و کسانى که در علم ثابت و راسخ هستند.

----------------------------------------

کمال الدین ج2ص649-نعمانی ص250-دلائل الامامه ص259-ارشاد ص361-اعلام الوری ص427-خرائج ج3ص1153-کشف الغمه ج3ص52-
  • محب الحسینی
۲۸
مهر

 

بقره155

وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ

 قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها و جانها و میوه‏ ها، آزمایش مى‏کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‏ کنندگان‏

العیاشی: عن الثمالی، قال: سألت أبا جعفر (علیه السلام) عن قول الله: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ.

قال: «ذلک جوع خاص، و جوع عام فأما بالشام فإنه عام، و أما الخاص بالکوفة یخص و لا یعم و لکنه یخص‏بالکوفة أعداء آل محمد (صلى الله علیه و آله) فیهلکهم الله بالجوع، و أما الخوف فإنه عام بالشام، و ذلک الخوف إذا قام القائم (علیه السلام)، و أما الجوع فقبل قیام القائم، و ذلک قوله: وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ».

ثمالی گوید از امام باقر علیه السلام در باره ی سخن خداوند متعال که می فرماید: همه شما را با چیزى از ترس وگرسنگى آزمایش مى‏کنیم پرسیدم.

فرمود:آن گرسنگی خاص است و گرسنگی عمومی که در شام است.ولی در کوفه گرسنگی خاص است که عمومی نیست ومخصوص دشمنان آل محمد در کوفه است و خداوند ایشان را با گرسنگی هلاک می کند؛اما ترس در شام عمومی است و آن ترس هنگام قیام قائم است ولی گرسنگی قبل از قیام قائم علیه السلام است  و این سخن خداوند است: همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى، و کمبود میوه‏ها آزمایش مى‏کنیم ...

------------------------------------------

البرهان ج‏1 ص 361-عیاشی ج1ص68
  • محب الحسینی