راوی بخوان دوباره که فصلی جدید شد
باران گرفت و گریه ی دنیا شدید شد
با ادعای تکنولوژی،صلح و عشق ما
روی ثمود و عاد و فراعن سپید شد!!
اینجا نه نوح کشتی صد ساله ساخته
نه ریسمان و عرش سلیمان پدید شد
..اینجا فقط نشانه ای از نور در کتاب..
گفتی کتاب و باز تنم مثل بید شد
آخر کتاب هم غزلی مثل اهلبیت(علیهم السلام)
بین کتاب های عصر نوین،نا پدید شد
کشتی کجاست؟نوح نبی کو؟کجاست نور؟
جمعه چطور "خون دل سر رسید"شد
******
راوی بخوان که گریه ی ما دسته جمعی است
شاید نوید استجابت و صبح امید شد
بسم الله الرحمن الرحیم🌸🌸🌸🌸🌸
میلاد دو نور از خاندان اهلبیت علیهم السلام مبارک🌺🌺🌺🌺🌺
میوه دل امام رضا علیه السلام که بعد از سال ها انتظار به حضرت عطا شد💚💚💚💚
و حضرت علی اصغر آخرین سرباز اباعبدالله الحسین علیه السلام🌹🌹🌹🌹
کربلایی ها کم کم آماده شوند...
ارباب و سلطان هر دو امشب شاد شادند
اسباب خیر و مغفرت امشب زیادند
ارباب حاجت در پی کسب مرادند
امیدوارند و سوی باب الجوادند
💐امشب محمد با علی آمد به دنیا💐
یاران عاشورا شده امشب مهیا
کوچکترین یار حسین آمد به دنیا
شهزاده ای خوش عاقبت در دست مولا
در صف بمانید و بگیرید اجر خود را
💐امشب محمد با علی آمد به دنیا💐
سلطان شهر معرفت امشب پدر شد
شک از دل کم باوران او به در شد
با دیدنش حال ملائک خوب تر شد
با گفتگوی طفل خود شامش سحر شد
💐امشب محمد با علی آمد به دنیا💐
شعر 4
زمان شعر:10 رجب 95
@fkpoem
شعر به مناسبت
🌼میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها🌼
اقصد لباب فاطم و النار لن تمسک
بر خانه ی زهرا بیا🌾 آتش نخواهدت سوخت
هرگز نشد نومید اگر🌾چشمی کسی به او دوخت
از لحظه ای که رب تو🌾نور تو را برافروخت
لعنت فرستم بر کسی🌾که درب خانه ات سوخت
🌺🌺🌺
تو آن ملیکه ای که رب🌾قدر تو را چنان کرد
نور تو از بدو وجودت🌾روشن آسمان کرد
با آن مقامت بر چو من🌾نظر بگو توان کرد؟
کریمه ای ،بر لطف تو🌾مهمان توان جهان کرد
🌺🌺🌺
فریاد عطش ،فضای جان را پر کرد
هر قطره ی اشک عاشقان را در کرد
زهرا که شفاعتش امید فرداست
او "حرمله"ای را به نگاهی "حر "کرد
حر گونه دلت را به سرایش بفرست
صندوقچه ای ز در برایش بفرست
هر وقت دلت گرفت و کم_آوردی
دل را به غروب کربلایش بفرست
با نام حسین اگر دلت پرپر زد
با دیدن شش گوشه اگر می لرزد
صد بار اگر جان بدهی در پایش
چون جای حسین است ،دلت،می ارزداباصالح التماس دعا_شهدای منا
اباصالح التماس دعا_شهدای منا
ابا صالح،التماس دعا،هر کجا رفتی،یاد ما هم باش
مدینه رفتی و یا مکه،جای ما رفتی؛یاد ما هم باش
اگر رمی دشمنان لعین،را نمودی در _عرصه ی جمرات
به یاد آن لاله های سپید،در منا رفتی...یاد ما هم باش
هزاران لاله اگر جان داد؛پیش چشم شما؛با لب تشنه
به بالین تک تک شهدا،بی صدا رفتی..یاد ما هم باش
اگر اشکت،رنگ خون شد و در حال احرامت، بر سر قبر
شهیدان عاشق حرم کربلا رفتی، یاد ما هم باش
مقام جدت خلیل خدا ، شیعیان تو را ، گر چه کم دارد
به اندوه و غربت دل ما، گر شما رفتی،یاد ما هم باش
به تایید مادرت هاجر، بین سعی و صفا،بین آب و سراب
برای کسب ظهور و فرج با دعا رفتی یاد ما هم باش
طواف بیت خدا که کنی در مراسم حج ای حبیب خدا
کنار حجر،مستجار و حطیم در خفا رفتی یاد ما هم باش
تو خود گفتی:این نشان فرج رات که می بندند دشمنان حق
ره ما را سوی خانه حق،گر شما رفتی یاد ما هم باش
به جای ما هم دعای فرج را بخوان در بین حطیم و رکن
به قلب خسته اگر در بیت خدا رفتی یاد ما هم باش
دعا های معرفت که بخوانی به حال خوش،صحنه ی عرفات
به در گاه ایزد منان ،با صفا رفتی یاد ما هم باش
دل ما هم چون کبوتر زاری نشسته کنار بقیع شما
به دیدار مادرت زهرا با وفا رفتی یاد ما هم باش
ماجرای سوره انسان...شعر کودکانه
ماه،رمضون، رسید و من دوباره دلم پر از شکوفه و بهاره
آدم تو این روزا یه حسی داره نمیشه اون رو بر زبون بیاره
سحر نگو، لحظه خوب پرواز وقت اذون افطار و عطر نماز
اما حالا روزا یه کم بلنده گرسنگی دست و پامو می بنده
یه روز همین جور که دلم ضعف رفت کمی دراز کشیده بودم رو تخت
مامان دلش سوخت و نشست کنارم گفت که برات قصه خوبی دارم
میخوایم بریم پیش رسول خدا گوشت با من باشه و با من بیا
به خونه دختر خوب رسول حضرت صدیقه زهرا بتول
که داره حضرت دو تا نور دیده هیچ کسی مثل اون دو گل ندیده
سرور کل جوونای بهشت این رو پیامبر واسه اونها نوشت
برادر بزرگ امام حسن امام حسین امام سوم من
اما یه روزاومد تو باغ باد سرد که این دو تا نو گلو پژمرده کرد
مریض شدن غنچه های نازنین مادرشون حضرت زهرا غمین
پدر بزرگ مهربون هم اومد سری به گل های مریض او زد
گفت عزیز قلب پدر دخترم یه پیشنهاد خوب براتون دارم
نذر کنید اگر خدا شفا داد این دو گلو دوباره به شما داد
شما سه روز روزه بگیرین همه به اطف حق موثره فاطمه
اونا قبول کردن وعهدی بستن منتظر جواب حق نشستن
خدام اونا رو زود زود شفا داد به باغ اونها دوباره صفا داد
وقت چیه؟وقت وفا به پیمان از طرف اون گلای با ایمان
امام علی بابای خانواده که خیلی از شفای اونها شاده
آرد کمی تهیه کرد و آورد به دست همسر گل خود سپرد
گفت خانومم بگیر اینو خمیر کن نون بپز و بچه هامون رو سیر کن
چن تایی نون بپز برای افطار به من بگو اگه داری با من کار
پنج نفری گرفتن اونها روزه مامان بابا برادرا با فضه
فضه کیه ؟خادم خانواده یه خانوم مومن و خوب و ساده
از بودنه با این عزیزا شاده دل به محبت اونا نهاده
اذون روز اول از راه رسید چهره ی نورانی اونها رو دید
بعد نماز اومدن و نشستن وای که اونا چه مومنایی هستن
یک دفه یک صدا اومد:" فقیرم پول ندارم یه تکه نون بگیرم
می گن شماهمگی با صفایین اهل بیت پیامبر خدایین
میشه که این گرسنه رو سیر کنین از غذایی که توی خونه دارین"
مامان بابا نون هاشونوگذاشتن آخه به جز اونها چیزی نداشتن
بعد اونا حسن حسین با فضه نکردن اون نون ها رو حتی مزه
نون ها همه روی هم و خیلی زود پنج تا نون تو دستای فقیر بود
افطاری شون فقط آب و دعا بود اما دلاشون خونه ی خدا بود
روزه ی روز دوم و دوباره سفره ی اونها غیر نون نداره
در خونه دم اذون صدا کرد یتیمی بود که اونها رو دعا کرد
گفت:" شما زینت مومنینید الهی که همگی خیر ببینید
گرسنه ام ای اهلبیت رحمت یه کم به من غذا بدین بی زحمت"
دوباره اول بابا دست به کار شد و پنج تا نون کنار هم قطار شد
یتیم دوباره اون ها رو دعا کرد گرسنگی چی کار با اون گلا کرد؟
افطار اونها دوباره فقط آب گرسنه رفتن اونا تو رختخواب
روزه ی سوم که رسید بچه ها لحظه ی افطار همه غرق دعا
اگر چه رنگ از رخاشون پریده اما دلا شون چقدر سفیده
مهمون ناخونده شون این بار کی بود؟ اون که میاد لحظه ی افطار، کی بود؟
اسیری
چون حر بشکن،
توبه،شکستن دارد
دل،شوق الهی به شکستن دارد
وقتی که تویی توبه پذیر و دلجوی..
صد بار دگر ،توبه شکستن دارد
شعر کودکانه ترجمه دعای سلامتی
با نام و یاد خدا....میخوایم بخونیم دعا
دعا برا ظهور و ....سلامتی مولا
امام آخر من....او حجه بن الحسن
سلام حق بر او و....امامای خوب من
این ساعت و همیشه....خدا نگهدارش باش
حفظش کن از بدی ها....راهنما و یارش باش
تا برسه به مقصد....کمک کن اش خدایا
تا روزی که می رسیم....ما به حضور آقا
زمین پر از گل بشه....زیر پاهای امام
عمر طولانی شونو....خداجون از تو می خوام
