امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

امام زمان در آیات قرآن و شعرهای مذهبی

زندگی امام پسند.معرفت امام

معرفت علمی و اخلاص عملی
چه ایاتی در قرآن به حضرت مهدی علیه السلام و مطالب مربوط به ایشان تاویل شده است
شعرهای مذهبی خودم

آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سفیانی» ثبت شده است

۰۱
ارديبهشت

 

مریم37

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ (37):

ولى گروه‏ها از میان پیروان او اختلاف کردند، واى به حال کافران از مشاهده روز بزرگ

عن جابر الجعفی، عن أبی جعفر علیه السلام یقول: «...و إن أهل الشام یختلفون عند ذلک على ثلاث رایات: الأصهب ، و الأبقع ، و السفیانی، ....،

امام باقر علیه السلام :...اهل شام در آن زمان به سه پرجم می گروند:اصهب و ابقع و سفیانی ...و سفیانی و همرامانش که از قبیله ی بنی ذنب الحمارند بر بقیه چیره می شوند تا اینکه کشتاری می کنند که تا آن زمان دیده نشده است

و مردی در شام حاضر می شود و کشتاری می کند که تا آن زمان دیده نشده است و او از بنی ذنب الحمار است و این همان آیه است که می فرماید:

"گروه‏ها از میان پیروان او اختلاف کردند، واى به حال کافران از مشاهده روز بزرگ "

و سفیانی و همراهانش ظاهر می شوند تا اینکه هدفی جز دست یافتن به آل محمد علیهم السلام نخواهد داشت.

بعد سفیانی لشگری هفتاد هزار نفری به کوفه می فرستد،که اهل کوفه را به قتل و به  دار آویخته شدن و اسارت مبتلا می کند.در همین اوضاع و احوال است که ناگهان پرجم هایی از جانب خراسان پیدا می شوند که به ساحل دجله فرود می آید.مردی هم از موالی اهل کوفه با سپاهی ضعیف خروج می کند و به پشت کوفه می رسد و گروهی را به مدینه می فرستد و با آن مردی را می کشد و مهدی و منصور از آنجا می گریزد و کوچک و بزرگ آل محمد را می گیرند و احدی از ایشان نمی ماند مگر اینکه زندانی می شود....

----------------------------

عیاشی ج1ص64-

  • محب الحسینی
۰۵
آبان

انعام2

هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ طینٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (2)

او کسى است که شما را از گل آفرید؛ سپس مدتى مقرّر داشت(تا انسان تکامل یابد)؛ و اجل حتمى نزد اوست(و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما(مشرکان در توحید و یگانگى و قدرت او،) تردید مى‏کنید!

 

(الامام الباقر علیه السلام) إنهما أجلان: أجل محتوم، وأجل موقوف، فقال له حمران: ما المحتوم؟، قال: الذی لله فیه المشیئة،قال حمران: إنی لارجو أن یکون أجل السفیانی من الموقوف، فقال أبوجعفر علیه السلام : لا والله إنه لمن المحتوم.

  حمران بن اعین روایت می کند که امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر آیه شریفه ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ فرمود:

اجل بر دو گونه است: اجل محتوم و اجل موقوف. حمران پرسید محتوم (حتمى) کدام است؟ فرمود: کاری است که چاره ای  جز انجام آن نباشد، پرسید اجل موقوف چیست؟

فرمود: اجلى است که بسته به مشیت و خواست خداست. حمران گفت: من امید وارم که آمدن سفیانى از اجل موقوف باشد. حضرت فرمود: نه به خدا از اجل محتوم است

-----------------------------------------------

نعمانی ص301-اثبات الهداه ج3ص739- البرهان ج1ص517-بحار ج52ص249-معجم الاحادیث ح1517-مهدى موعود ص1030 

 

  • محب الحسینی
۰۴
آبان

 

عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ علیه السلام    أَنَّهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ  علیه السلام  إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ قِیلَ وَ مَا هِیَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ رَجْفَةٌ تَکُونُ بِالشَّامِ یَهْلِکُ فِیهَا أَکْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ یَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِینِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّایَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْیَةٍ مِنْ دِمَشْقَ یُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ خَرَجَ ابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبَادِ مِنَ الْوَادِی الْیَابِسِ حَتَّى یَسْتَوِیَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِیِّ علیه السلام 

ابى جعفر (امام باقر) علیه السلام  که آن حضرت فرمود: [امیر المؤمنین علیه السلام  فرمود] هنگامى که دو نیزه در شام ردّ و بدل شد از همدیگر باز نگردد مگر آنکه نشانه‏اى از نشانه‏هاى خداوند هویدا شود. عرض شد: یا امیر المؤمنین آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزله‏اى در شام روى دهد که بیش از صد هزار نفر در اثر آن جان مى‏سپارد.

و خداوند آن زلزله را براى مؤمنین موجب رحمت و براى کافرین عذاب قرار میدهد و چون این پیش آمد روى دهد متوجّه سوران مرکب‏هاى سپید و سیاه و گوش (یا دم) بریده باشید و پرچمهاى زردى که از مغرب روى مى‏آورد تا آنکه بشام میرسد و این هنگامى است که بزرگترین ناراحتى و مرگ سرخ روى دهد، و چون چنین شد متوجّه باشید که شهرکى در دمشق بنام (حرستا)  به زمین فرو خواهد رفت .در این هنگام فرزند هند جگر خوار از وادى یابس خروج کند تا آنکه بر منبر دمشق بنشیند، و چون این چنین شود خروج مهدى علیه السلام  را منتظر باشید.

--------------------------------------------

الغیبة للنعمانی ص306( ترجمه فهرى ص360)

  • محب الحسینی
۰۱
آبان

 

نسا47-آل عمران33-بقره148

 

جابر جعفی گوید:امام باقر علیه السلام در حدیثی طولانی به من فرمودند:ای جابر! از زمین جدا نشو(قیام نکن)دست و پایت را(به دنبال کسی که خود را مهدی علیه السلام می داند )تکان مده!تا زمانی که این نشانه هایی را که برای تو می گویم؛ببینی اگر آن زمان را درک کردی.اولینش اختلاف فرزندان فلانی(آل فلان) است و البته تو را نمی رسد که آن زمان را درک کنی،ولی به افرادی که بعد از من می آیند از قول من نقل کن،و ندا دهنده از آسمان  ندا می دهد و صدایی از ناحیه ی دمشق پیروزی را نوید می دهد و روستایی از روستاهای شام به نام جابیه در زمین فرو می رود و طایفه ای از مسجد سمت راست دمشق سقوط می کند،و خروج کننده ای از ناحیه ی ترک خروج می کند و پس از آن روم را هرج و مرج فرا می گیرد،و برادران ترک می ایند تا اینکه در جزیره فرود آیند و خروج کننده ی رومی می آید تا به رمله برسد.

ای جابر!در آن سال در همه ی مغرب زمین اختلاف زیادی به وجود می آید.اولین زمینی از مغرب که خراب می شود،سرزمین شام است.مردم در این زمان پیرامون سه پرچم جمع می شوند:پرچم اصهب و پرچم ابقع وپرچم سفیانی،سفیانی با ابقع روبرو می شود،با هم درگیر می شوند ،سفیانی او و همراهانش را می کشد،اصهب را نیز می کشد،بعد از آن هدفی جز رسیدن به عراق نخواهد داشت.و سپاهش ازقرقیساء (شهری در شمال سوریه محل برخورد رود خابور با فرات-موعود نامه ص561)عبور می کند؛در آنجا صدهزار نفر از گردن کشان را می کشد.

بعد سفیانی لشگری هفتاد هزار نفری به کوفه می فرستد،که اهل کوفه را به قتل و به  دار آویخته شدن و اسارت مبتلا می کند.در همین اوضاع و احوال است که ناگهان پرچم هایی از جانب خراسان پیدا می شوند که زمین به سرعت برایشان در نوردیده می شود و یکی از اصحاب قائم علیه السلام با آن هاست.مردی هم از موالی اهل کوفه با سپاهی ضعیف خروج می کند که فرمانده ی سپاه سفیانی او را بین حیره و کوفه می کشد.

و سفیانی عده ای را به مدینه می فرستد،مهدی علیه السلام از آنجا به مکه می گریزد، فرمانده ی سپاه سفیانی اعلام می کند که مهدی از مدینه خارج شده است؛سپاهی را به دنبال او می فرستد؛او را نمی یابند تا اینکه در حالت ترس و چشم به راهی به روش موسى بن عمران (علیه السلام ) وارد مکه می شود.و فرمود: فرمانده ی سپاه سفیانی به منطقه ی بیداء وارد می شود.در این هنگام ندادهنده ای از آسمان ندا می دهد:ای بیداء!این قوم را ببلع!پس بیداء آنها را در خود فرو می برد،کسی از ایشان نمی ماند جز سه نفر که خداصورت هایشان را به پشت برگردانده و ایشان از قبیله ی کلبند.و درباره ی آنها نازل شده است: اى کسانى که کتاب (خدا) به شما داده شده به آنچه (بر پیامبر خود) نازل کردیم و هماهنگ با نشانه‏هایى است که با شما است ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورتهایى را محو کنیم و سپس به پشت سربازگردانیم.(نساء47).

و قائم علیه السلام در آن روز در مکه به بیت الله الحرام پناه برده به آن تکیه می کند و ندا می دهد:ای مردم!ما از خداوند یاری می طلبیم،پس هر که از مردم که دعوت ما را بپذیرد(سزاوار است چرا که)ما اهل بیت پیامبرتان محمد صلی الله علیه وآله هستیم.و ما نزدیک ترین افراد به خدا و محمد صلی الله علیه وآله هستیم،پس هر کس درباره ی آدم برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت آدمم و هر کس درباره ی نوح برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت نوحم و هر کس درباره ی ابراهیم برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت ابراهیمم و هر کس درباره ی محمد  برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به حضرت صلی الله علیه وآله هستم و هر کس درباره ی پیامبران برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به پیامبرانم.آیا خداوند در قرآن نمی فرماید: - خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد. آنها فرزندان (و دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت،) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند، و خداوند، شنوا و داناست .پس من باقیمانده ی آدم و ذخیره ای از نوح و انتخاب شده ای از ابراهیم و برگزده ای از محمد (صلى الله علیهم أجمعین)هستم.آگاه باشیدهر کس با کتاب خدا برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به کتاب خدایم.آگاه باشید هر کس درباره ی سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله  برای من دلیل بیاورد و بحث کند؛پس من نزدیک ترین افراد به سنت رسول خدا صلی الله علیه وآله هستم،پس تمام کسانی که سخن مرا می شنوند را به خدا قسم می دهم که شاهد به غایب برساند.و به حق خدا و رسولش و حق خودم از شما این را می خواهم،چرا که مرا بر شما حق نزدیکی به رسول خدا 9 صلی الله علیه وآله است،که به ما توجه کنید و ما را از کسی که به ما ظلم می کند حفظ کنید ،چرا که ما ترسانده شده ایم و به ما ظلم شده است و از دیار و فرزندانمان رانده شده ایم و به ما ستم شده و حقمان را از ما منع کرده اندو اهل باطل بر ما دروغ بسته اند.شما را به خدا قسم میدهم درباره ی ما،ما را خوار نکنید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند.

و فرمود:خداوند برای او یارانش را که سیصد سیزده مردند جمع می کند و خدا ایشان را بدون قرار قبلی جمع می کند مانند تکه ابرهای پاییزی و این ای جابر همان آیه  است که می فرماید: در نیکیها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جویید، و هر جا باشید خداوند شما را حاضر مى‏کند زیرا او بر هر کارى توانا است.پس بین رکن و مقام با او بیعت می کنند.و نزداوست پیمانی از  رسول خدا صلی الله علیه و آله که پسران از پدران به ارث برده اند،و مهدی ای جابر مردی از فرزندان حسین علیه السلام است،خداوند کار او را در یک شب درست می کند و هر کدام از اینها بر مردم مشتبه شود ولادتش از رسول الله (صلى الله علیه و آله)، بر ایشان مشتبه نمی شود و آن را علما ،عالمی پس از عالمی به ارث برده اند و اگر تمام اینها بر ایشان مشتبه شد پس صدایی از آسمان بر ایشان مشتبه نمی شود هنگامی که به اسم او و اسم مادر و پدرش ندا در می دهد.

-------------------------------------

البرهان ج‏2، ص: 88_90-نور الثقلین، ج‏1، ص: 486-نمونه بینات در شأن نزول آیات ص 202- تفسیر جامع، ج‏2 ص 74

 

  • محب الحسینی